آرالین دوغوم گونی پارتیسی ( جشن تولد 4 سالگی آرال)
سلام آرال جانیما وای سن دورد یاشیندا اولدون اینامیرام بو نچه ایلی چوخ چتینلیکلر چکدیم آمما شوکور سنی بو یاشا گتیردیم.
منیم جانیم سنین دوغوم گونون خردادین 25 اینده ساعات اون بیردیدیدی نه گوزل گونیدی آللاه بیر ملک وئردی منه .
بیز دورد یاشیندالیقیوی دوشوندیک بیر بالاجا قوناقلیق وئرک ائومیز بیر آز بالاجایدی اونا گوره بیر رستوران سئچدیک و آیین 27 سینه قوناقلاریمیزی هزار و یکشب رستورانینا چاغیردیک چوخ گوزل گئجه یدی ساغولسون یولداشلاریمیز بیزی تک قویمادیلار و بیزیم شاددیمیزدا سهیم اولدولار.
(پسرم آرال 25 خرداد 90 به دنیا اومد و روز کی آرال به این دنیا اومد برای من بهترین روز تو عمرم بود. ما جشن تولد آرال رو 27 خرداد تو رستوران هزار و یکشب بهمراه دوستان عزیزمون برگزار کردیم خیلی بهمون خوش گذشت و دست دوستان عزیزمون هم درد نکنه ما رو تنها نذاشتند)
بیزیم قوناقلاریمیز ( مهمونای ما)
خانواده خاله فردانه با دختر خوشگلش آیلین، خاله زهر با دختر نازش پارمین ( که خاله زهرا دوست صمیمی دوران دانشگاهم بود والانم هم هست) ، خاله زهرا با دخترش فاطمه جان و دوست تو امیر محمد ( خاله زهرا دوست و یار راهنمایی و دبیرستانم هست) ، خاله امل با یوسف که خیلی به من لطف داشتن شب قبلش از پاریس اومده بودن با وجود خستگی اومدن جشن تولدت، خاله تینا بود که جای آیلین دخترش واقعا خالی بود ، بابای آرتین بود که جای خاله مینا واقعا خیلی خالی بود کیش مسافرت بود، دوست بابا با خانمش، دوستم نیره ( دوست دوران فوقم) و خانم شریفی و چند تا از دوستان بابا هم نیومده بودند.
در ضمن دوستان هدیه های خوشگلی واسه تو آورده بودن که اون شب از ذوقت نمیخوابیدی و همش میگفتی هدیه هام همشونو بالا سرت گذاشتی تا خوابت برد. مامان جونم که قبلن واست به درخواست خودت هواپیما خریده بود.
دوغوم کیکون ( کیک تولدت ه به درخواست خود شما مثل ماشین کلاهت درست شد) که اونروز همش جلوی در آشپزخونه بودی مبادا به کیکت دست بزنند.