واکسن 6 ماهگی و آرال شجاع ما
امروز 27 آذر 90 من وبابایی برای واکسن 6 ماهگیت تو رو بردیم مرکز بهداشت محله مون من خیلی استرس داشتم دیشب خوابم نبرده بود همه اش به امروز فکر می کردم .
اونجا بابات پاها تو گرفته بود تا واکسنتو بزنند منم فکر می کردم که الان آرال ما از درد گریه می کنه ولی یک هویی دیدم تو جای گریه داری لبخند میزنی و ما هم خنده مون گرفته بود اونجا بهت گفتند چقدر این پسره شجاعست و قدرت تحمل دردش بالاست الانم 5 ساعت از تزریق واکسنت گذشته و تو کم کم بی حال شدی و داری نق میزنی .
آرال قبل از واکسن زدن
آرال بی حال بعد از واکسن زدن
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی